سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جاوا اسکریپت

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جاوا اسکریپت

صفاری - دردونه ی مامان
سفارش تبلیغ
صبا ویژن


دردونه ی مامان

 

کُلا من کجاست.

 

یعنی کلاه من کجاست

 

تَسیدَم

 

یعنی: ترسیدم


نوشته شده در شنبه 90/10/3| ساعت 5:3 عصر| توسط صفاری| یادگاری برای فاطمه جون( )

کِباتِ باباشِ

 

یعنی: کتاب باباست.

 

 

کوچولی دالَم

 

یعنی : کلوچه دارم.

 

 

وقتی می گم چه جوری؟

 

فاطمه میگه: ایجولی

 

 

 


نوشته شده در شنبه 90/10/3| ساعت 5:0 عصر| توسط صفاری| یادگاری برای فاطمه جون( )

حرفهای فاطمه

 

فاطمه یه سال و هشت ماهشه 

خیلی شیرین زبونه

 

تازه داره جمله میگه.

  

دیروز می گفت:

 

مامان پات درد می کنم. 

یعنی: مامان پام درد می کنه.

  

امروز به باباش می گفت:

 

بابا آس اوسی بده. 

یعنی: بابا ماست موسیر بده.

 

 

بابا گَگَل بکن. 

یعنی: بابا بغل بکن.

 

نارنگی رو داد به من وگفت:

 

بگیش مامان. یَکِ.

 

یعنی: بگیرش .یخه. 

 

بعد داد به بابا ش و گفت:

 

بابا پوست کُن. 

یعنی: پوست بگیر.

 

از توی جامدادی خودکار رو درآورده میگه:

 

مامان بگیش خَطَله. 

یعنی مامان بگیرش خطر داره.


نوشته شده در شنبه 90/10/3| ساعت 2:2 عصر| توسط صفاری| یادگاری برای فاطمه جون( )

فاطمه توی کندر


نوشته شده در شنبه 90/7/2| ساعت 6:11 عصر| توسط صفاری| یادگاری برای فاطمه جون( )

فاطمه ولیلاس

 


نوشته شده در شنبه 90/7/2| ساعت 6:6 عصر| توسط صفاری| یادگاری برای فاطمه جون( )

<      1   2   3   4   5   >>   >

قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت

کد زیباساز انفجار گل

ابزار وبلاگ

ابزار وبلاگ

ابزار وبلاگ

کد ماوس